باسمه تعالى
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای محقق کوشا
شبههای نیست در این که حضرت فاطمه زهراء (علیها السلام) صاحب مقامات عالیه و عظیمه است، و شان وجایگاهی دارد که برای هرکس در هر حدی که باشد ! قابل تأمل و تعمق است. و بلکه مایه تعجب است؛ از هر جهتی که بدان نگرسته بشود، مایه حیرت است چه از زندگانی عادی و خانوادگی و تربیتی گرفته تا زندگانی اجتماعی و سیاسی و موضعگیریهای حضرت شان از هر زاویه ای که نگاه شود هم برای افراد عادی وهم برای دانشمندان و فرهیختگان و متخصصین قابل دقت و بررسی است. بلکه برای اندیشمندان وپژوهشگران مایه تعجب و حیرت است.
مهم این است که ازچه دید و زاویه به آن حضرت نگاه می شود.
اگر از دید یک انسان عادی به او نگاه شود، به عنوان این که یک بانوی دارای خانه وخانواده است وباید زندگی خود را بچرخاندهم قابل تأمل وتعمق است. ( که باکمترین امکانات، بهترین و زیباترین نمونه ای از زندگی خانوادگی را برای جهانیان ارائه می کند. فرزندان همانند حسنین و زینبین تحویل جامعه می دهد. دستاس به دست خود می چرخانه وخوراک خانه را تهیه می کند).
واگر از دیدگاه اجتماعی وسیاسی نگاه کنیم، بازهم حرکات سکنات و صحبت ها وموضعگیری های آن حضرت همه داری عمق و معنا و دارای تحلیل بسیار ژرف وعمیق می باشد که می تواند برای تمام تاریخ درس و سرمشق باشد.
وهمین طور اگر از دیدگاه الهی و آسمانی نگاه کنیم و آنچه که در آیات و روایات واحادیث قدسیه درشأن ایشان وارد شده، مایه حیرت است. بویژه در احادیث قدسی جایگاه آن حضرت فوق تصور و فوق درک ماست.
_ لولاک لماخلقت الافلاک لولاعلیٌّ لماخلقتک، ولولافاطمه لماخلقتکما_
از همه ابعاد زندگانی، نحوه تربیت، خانهداری، معاشرت با اهل خانه، بااطرافیان، با پدر، باشوهرو… بهترین، پاکترین، زیباترین نمونه ای از زندگانی را داشتهاند که نمونه ای از بهترین الگوهای جامعه بشری است. با آنکه نقطه عطف توجه تمام مردم زمان خودش بود، حتی یک نقطه ضعف کسی از او نقل نکرده است. به گونهای که سر سختترین شخصی هم که در درون خانه هست و حسادت میکند، یک نمونه عیب از آن بانو را به هم کیشان خودش نقل نکرده بلکه از حضرت زهراء (علیها السلام) تمجید کرده است.
نکته مورد تآکید اینکه: چگونه حضرت (علیها السلام) دارای آن مقام و جایگاه شد؟ آیا ازصرفا از ناحیه انتساب است؟
یا چون مورد نظر و عنایت الهی است این جایگاه را پیداکرده است؟
و یا علاوه برعنایت حق تعالی، وعلاوه بر انتساب، شخص حضرت فاطمة زهرا سلام الله علیها، به عنوان یک شخص، خود فعالیتهای داشته است که لیاقت عنایت و احترام و جلالت را پیدا کرده است؟.
یک) عنایت الهی بدون نقش خود فرد، میشود فرشتگان الهی، که جایگاه شان به اندازه انسان هم نیست، بلکه آدم، مسجود ملائکه است. زیرا: علاوه نظر و لطف الهی و روح الهی بودن در وجود او، خود تلاش میکند و خویش را لایق آن قرار میدهد.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) میفرمایند: دخترم! دلت را به انتساب به من خوش ندار! بلکه برای آخرت خویش، تلاش کن؛ و این، همان آیه قرآن کریم است: لیس للإنسان ما سعی؛ هرکس به اندازه خودش در راه خداوند باید تلاش بکند و قدم بردارد.
دقیقا نقطه عطف همه مسائل، همین یک نکته است که اگر آدم، مسجود ملائک قرار میگیرد و مدال «تبارک الله أحسن الخالقین» را میآورد، برای این است که او مخلوقی است که تلاش و ایثار و فداکاری از خود نشان میدهد لذا مورد مباهات واقع میشود.
این، بدین معنی است، که همه استعداد رسیدن به مقامات عالیه را داریم و حضرت (س)، از موقعیتها بهترین استفاده را داشته است؛
یکی از موقعیتها، انتسابشان به حضرت رسول الله (ص) است؛ این انتساب بسیار بزرگ و عظیم است ولی تکلیف بسیار بزرگی هم به گردن انسان میآورد. به هر اندازه که انسان شخصیت پیدا بکند به همان اندازه تکلیف پیدا میکند، به هر اندازه که انسان نعمتی از نعمتهای الهی را دارا باشد، به همان اندازه تکلیف او در پیشگاه الهی بالا میرود، در هر موردی که باشد، چون مال، زیبائی، فرزند وسائر نعمتهای الهی، که دارندگان، تکلیف بیشتری نسبت به ندارندگان دارند.
حضرت زهراء (س) از این نعمت، بیشترین استفاده را میبرند و تمامی تکالیفی که از ناحیه نبوت و رسالت به عهده او میآید، به خوبی انجام میدهند.
خودش به عنوان اینکه یک فرد از افراد انسانی است، متشرع است و از این جهت که انتساب به نبی الله (ص) دارد، باید شریعت مقدسه را احیاء بکند و بیان بکند و از همان ناحیهای که حضرت زهراء (س) انتساب به امامت دارد، تکلیف دیگری به عهده دارد، او باید از امامت و ولایت دفاع بکند و این حرمت و نعمت الهی را پاس بدارد؛ و چون مادر ائمه هدی (علیهم السلام) است باید این نعمت الهی را حفظ بکند او باید سرمشق نسل بعد از خودش، حتی الگوی فرزندان معصومش باشد؛ لذا حضرت شان (س) تمامی حرکات و فرمایشات شان، برای همگان سرمشق است؛
لذا وقتی که به زندگانی حضرت نگاه بشود، دیده میشود حضرت (س) یک زندگی و تلاش خاصی را داشته است که هرچه زمان بیشتر بگذرد، شاید عمق معنای این حرکت، برای مردم بیشتر روشن بشود.
یکی از سؤالهای که به ویژه به نسل نو ما مطرح است، چگونگی شهادت حضرت شان هست که امروز خیلی برای مردم حساس شده است؟! به گونهای که خیلی رسانه ها ونویسنده ها وغیره، تلاش میکنند که شهادت دختر نبی خدا (ص) ودخت خدیجه کبری (س) و همسر سید الأتقیاء و مادر سیدا شباب اهل الجنه را پنهان کنند و یا انکار کنند؟!!
علت این انکار این است که : اولا او دختر مورد عنایت حضرت رسول الله (ص) است
ثانیا، همسر ولی خدا وخلیفه رسول الله (ص) است
ثالثا، مادر فرزندان رسول خدا(ص) دوجگرگوشه رسول الله (ص) سیدا شباب اهل الجنة است
رابعا، او که به نص صریح روایات، سیده نساء عالمیان است و رضای او، رضای الهی (جل وعلا) است! لذا نمی توانند قبول کنند که کسی او را به شهادت رسانده است. او، امانتهای الهی را به احسن وجه به انجام رساند.